نویسنده: منا محمدی

در زمینه اتفاقات اخیر آنچه مسلم است خشمی است که به دلیل بی‌اهمیت دانستن خواسته های زنان ایرانی در طول سالیان گذشته، به طغیانی بزرگ بدل شده است.

مجلس شورای اسلامی بارها و بارها با هر گونه تغییر در قوانین مربوط به حق طلاق، حضانت فرزند، حق خروج از کشور بدون اجازه همسر، ازدواج بدون اذن پدر و … موافقت نکرده و لوایح گوناگون چندین بار در صحن مجلس رای اعتماد نیاورده اند.

در جامعه ای که روز به روز حضور زنان در آن بیش از گذشته می شود. بی تردید حقوق قانونی و خواسته های برابری خواهانه نیز در آن تبدیل به یک مطالبه عمومی می شود.

در ایران ِ امروز، زنان حقوق برابر و آزادی را در کشورهای غربی می بینند و به آن آگاهند و به همین علت پای فشاری بیشتری بر حقوق خود دارند. وقتی قشر عظیمی از زنان تحصیلکرده در جامعه وجود دارند که دیر زمانیست از تفکر سنتی گذار کرده اند، نتیجه‌ی تاکید بر حفظ قوانین سنتی و دینی خشمی می شود که امروز شاهد آن هستیم.

امروز دیگر مجال خط و نشان کشیدن نیست، خواسته های زنان باید پیش از اینها جدی گرفته می شد و روند رو به رشد جامعه با تغییر قوانین مسیر پویایی را طی می کرد.