قلم در دست می‌گیری و معجزه‌ی افکارت را می‌نویسی گاهی نوشتن سخت است؛ اما وقتی رسالت‌ات نوشتن باشد باید بنویسی.   خبرنگار خ. خوراک تمام ذهن‌ات که به تصویر کشیده می‌شود. ب.برای هر قدمی که می‌نویسی با درون و بیرونت مبارزه می‌کنی تا بهترین انتخاب را ثبت کنی. ر. روایت‌هایی که گاهی نوشته می‌شود […]

 

قلم در دست می‌گیری و معجزه‌ی افکارت را می‌نویسی

گاهی نوشتن سخت است؛ اما وقتی رسالت‌ات نوشتن باشد باید بنویسی.

 

خبرنگار

خ. خوراک تمام ذهن‌ات که به تصویر کشیده می‌شود.

ب.برای هر قدمی که می‌نویسی با درون و بیرونت مبارزه می‌کنی تا بهترین انتخاب را ثبت کنی.

ر. روایت‌هایی که گاهی نوشته می‌شود و گاهی در ازدحام ننوشتن‌ها محو می‌شوند اما در تاریخ ذهن تو ماندگارترین هستند.

ن. نوشتن عشق می‌خواهد و این عشق است که این حرفه را ادامه می‌دهی وگرنه هر کسی از بیرون ناظر است گاهی تو را متهم می‌کند که وظایف‌ات را خوب نمی‌دانی اما او چه می‌داند از مسئولیت سنگینی که بر دوش‌های تو است.

گ. گزارش‌هایی که تا نیمه‌های شب بر ناخودآگاه و خودآگاهت نقش‌آفرینی می‌کند تا بتوانی آن‌ها را در جهان فکری‌ات به خوبی به تصویر بکشانی.

ر. رضایتی که خودت می‌توانی برای خودت نقش‌ببندی، زیرا هرگونه بنویسی نقد خواهی شد، زیر سوال میروی، کسی تو را درک نمی‌کند.

تو خبرنگاری و باید از تمام جوانب‌ها بنویسی حال چه مقبولت باشد چه نباشد و در نهایت باید خودت نیز آنها را نقد کنی.

 

من این روز را به تک‌تک دوستان و همکاران خبرنگارم تبریک می‌گویم.

 

فاطیما تقی‌دوست